مدیریت زنجیره تامین برای همه شرکت ها یکسان به نظر نمی رسد. هر کسبوکاری اهداف، محدودیتها و نقاط قوت خود را دارد که فرآیند SCM آن را شکل میدهد. به طور کلی، اغلب شش مدل اولیه مختلف وجود دارد که یک شرکت می تواند برای هدایت فرآیندهای مدیریت زنجیره تامین خود اتخاذ کند.
مدل جریان پیوسته: یکی از روش های سنتی زنجیره تامین، این مدل اغلب برای صنایع بالغ بهترین است. مدل جریان پیوسته به تولیدکنندهای متکی است که کالاهای مشابهی را بارها و بارها تولید میکند و انتظار تقاضای مشتری تغییر چندانی نخواهد داشت.
مدل چابک: این مدل برای شرکت هایی با تقاضای غیرقابل پیش بینی یا محصولات سفارش مشتری بهترین است. این مدل انعطافپذیری را در اولویت قرار میدهد، زیرا یک شرکت ممکن است در هر لحظه نیاز خاصی داشته باشد و باید آماده باشد تا بر این اساس حرکت کند.
مدل سریع: این مدل بر گردش سریع یک محصول با چرخه عمر کوتاه تاکید دارد. با استفاده از یک مدل زنجیره سریع، یک شرکت تلاش می کند تا از یک روند سرمایه گذاری کند، کالاها را به سرعت تولید کند و اطمینان حاصل کند که محصول قبل از پایان روند به طور کامل فروخته می شود.
مدل انعطافپذیر: مدل انعطافپذیر برای شرکتهایی که تحت تأثیر فصلی قرار میگیرند بهترین کار را دارد. برخی از شرکت ها ممکن است نیازهای تقاضای بسیار بالاتری در فصل اوج مصرف داشته باشند و در برخی دیگر نیاز به حجم کم داشته باشند. یک مدل انعطاف پذیر از مدیریت زنجیره تامین اطمینان حاصل می کند که تولید می تواند به راحتی افزایش یا کاهش یابد.
مدل کارآمد: برای شرکتهایی که در صنایع با حاشیه سود بسیار کم رقابت میکنند، یک شرکت ممکن است تلاش کند با کارآمدترین فرآیند مدیریت زنجیره تامین خود، مزیتی به دست آورد. این شامل استفاده از تجهیزات و ماشین آلات به ایده آل ترین راه ها علاوه بر مدیریت موجودی و پردازش سفارشات به بهترین نحو است.
مدل سفارشی: اگر هر مدل فوق با نیازهای یک شرکت مطابقت نداشته باشد، همیشه می تواند به سمت یک مدل سفارشی برود. این اغلب در مورد صنایع بسیار تخصصی با الزامات فنی بالا مانند تولید کننده خودرو صادق است.